14 مفهوم کلیدی که هر کسی باید برای درک بهتر دنیا بداند - باتسک

2. تکنیک فاینمن

برای یادگیری هر چیزی، از تکنیک فاینمن (Feynman Technique) بهره ببرید. این تکنیک شامل چهار مرحله است: مرحله اول، شناسایی یک موضوع است که می خواهید آن را یاد بگیرید. مرحله دوم، کوشش کنید آن موضوع را به یک کودک 5 ساله یا آدمی که تحصیلات سطح بالا ندارد، شرح دهید. در این مرحله، شما باید اطلاعات خود را به زبان ساده و قابل فهم تبدیل کنید. اگر نتوانید این کار را انجام دهید، به مرحله سوم بروید: مطالعه برای پر کردن شکاف های دانش خود. این مرحله شامل مطالعه و تحقیق برای درک بهتر موضوع و برطرف نقاط ضعف است. مرحله چهارم، سازماندهی و بازبینی مطالب است. در این مرحله، شما اطلاعات جمع آوری شده را مرتب نموده و آنها را دوباره مرور می کنید تا مطمئن شوید که آنها را به درستی فهمیده اید. این تکنیک به شما یاری می نماید تا به جای پیچیده کردن مسائل، آنها را به ساده ترین شکل ممکن درک و بیان کنید. سادگی درک، نشان دهنده درک عمیق از موضوع است و همین امر باعث می گردد تا بتوانید مطالب را بهتر به دیگران انتقال دهید.

3. پارادوکس متقاعدسازی

آیا تا به امروز توجه نموده اید که افراد پرخاشگر و اهل مجادله به ندرت کسی را متقاعد می نمایند؟ افراد متقاعدنماینده واقعی بحث نمی نمایند؛ بلکه مشاهده می نمایند، گوش می دهند و سؤالات می پرسند. متقاعدسازی هنری است که به جای استفاده از پتک، احتیاج به یک قلم مو دارد. این هنر شامل توانایی درک احتیاجها و نگرانی های دیگران، استفاده از زبان بدن مناسب، و ایجاد اعتماد و اعتبار است. فرد متقاعدنماینده به جای حمله و انتقاد مستقیم، سعی می نماید با بیان دلایل منطقی و ارائه مثال های ملموس، دیگران را به سوی دیدگاه خود جلب کند. در نهایت، هدف متقاعدسازی این نیست که طرف مقابل را شکست دهید، بلکه این است که او را به درک مشترکی برسانید و از این طریق توافقی سودمند برای هر دو طرف ایجاد کنید.

4. پنج نوع ثروت

پول تنها نوع ثروت نیست. پنج نوع ثروت وجود دارد: مالی (Financial), اجتماعی (Social), جسمی (Physical), ذهنی (Mental) و زمانی (Time). ثروت مالی شامل پول و دارایی های مادی است، در حالی که ثروت اجتماعی به روابط و شبکه های اجتماعی شما اشاره دارد. ثروت جسمی به سلامتی و شرایط بدنی شما مربوط می گردد، و ثروت ذهنی شامل دانش و سلامتی روانی است. ثروت زمانی یغنی آزادی زمان که به شما امکان می دهد فعالیت های مورد علاقه خود را انجام دهید. اگر تنها ثروت مالی را هدف قرار بدهید می تواند باعث گردد که از سایر انواع ثروت غافل شوید، اما باید دقت کنید که ثروت های دیگر نیز به همان مقدار مهم هستند. حفظ تعادل بین این پنج نوع ثروت به شما یاری می نماید تا زندگی متعادلی داشته باشید و از همه جنبه های زندگی لذت ببرید.

5. هم رزمان فکری

بیشتر ما به دوستان کمتر و به هم رزمان فکری بیشتر احتیاج داریم. دوستان به راحتی با شما موافقند، اما هم رزمان فکری افرادی هستند که ایده های شما را به چالش می کشند، تفکر شما را عمیق تر می نمایند و فرضیات شما را زیر سؤال می برند. این افراد به شما یاری می نمایند تا از منطقه راحتی خود خارج شوید و به تفکرات و دیدگاه های تازه دست پیدا کنید. هم رزمان فکری نه تنها به شما یاری می نمایند تا دیدگاه های خود را بهبود بخشید، بلکه باعث می شوند که شما به یک تفکر انتقادی قوی تر دست یابید. آنها با ایجاد فضای مصاحبه و گفتگو، به شما یاری می نمایند تا از دیدگاه های مختلف به مسائل نگاه کنید و از این طریق تصمیمات بهتری بگیرید. این افراد ممکن است در زمینه های مختلف تخصص داشته باشند و از این رو می توانند به شما یاری نمایند تا به اطلاعات تازه و متنوعی دست یابید.

6. پارادوکس کوشش

برای اینکه کاری را از نظر ظاهری ساده و بی زحمت انجام دهید، باید کوشش زیادی انجام دهید. عملنمودهای بی زحمت و زیبا نتیجه تمرین های سخت، مستمر و پیگیرانه است. حتی ساده ترین حرکات احتیاج به پشتکار و تمرین فراوان دارند. این پارادوکس نشان می دهد که پشت هر پیروزیت بزرگ، ساعت ها کار و کوشش نهفته است. افراد پیروز به خوبی می دانند که هیچ چیز در زندگی به صورت آسان و بدون کوشش به دست نمی آید. آنها با پذیرش این واقعیت که پیروزیت احتیاج به کوشش مداوم دارد، به پیشرفت در زمینه های مختلف دست می یابند. این افراد با تمرکز بر روی جزئیات کوچک، آنها را به پیروزیت های بزرگ تبدیل می نمایند. به عبارت دیگر، ساده سازی نتیجه گذر از پیچیدگی ها و کوشش های فراوان است.

7. تیغ هیچنز

هر چیزی که بدون علت و شواهد مطرح گردد، می تواند بدون علت و شواهد نیز رد گردد. این اصل به شما یاری می نماید تا از هدر دادن وقت در بحث های بی فایده و بی پایه جلوگیری کنید. تیغ هیچنز (Hitchens Razor) یکی از اصول مهم در تفکر انتقادی است که بیان می نماید اگر ادعایی بدون علت و مدرک مطرح گردد، احتیاجی به اثبات بی پایه بودن آن نیست. این اصل به ما می آموزد که برای پذیرش هر ادعایی، باید دلایل و شواهد معتبر ارائه گردد و اگر چنین شواهدی وجود نداشته باشد، می توان آن ادعا را به راحتی رد کرد. این اصل به ویژه در بحث های علمی و منطقی بسیار مفید است و از اتلاف وقت و انرژی در بحث های بی ثمر جلوگیری می نماید. بعلاوه، این اصل به ما یاری می نماید تا به دقت بیشتری در انتخاب و پذیرش اطلاعات و ایده ها بپردازیم.

8. مغالطه هزینه تلف شده

هزینه های غرق شده یا تلف شده (Sunk Cost Fallacy) به هزینه های مالی اشاره دارد که در فعالیتی سرمایه گذاری شده اند و نمی توان آنها را بازیابی کرد. بسیاری از ما تمایل داریم که به علت این هزینه های قبلی، به فعالیتی که در آن شکست خورده ایم ادامه دهیم، حتی اگر این فعالیت هیچ آینده ای نداشته باشد. این مغالطه می تواند ما را به تصمیمات نادرستی سوق دهد، زیرا به جای تمرکز بر هزینه های آینده و احتمال پیروزیت، به هزینه های گذشته توجه می کنیم. برای جلوگیری از افتادن در دام این مغالطه، باید به این نکته توجه کنیم که گذشته قابل تغییر نیست و باید بر اساس اطلاعات و شرایط فعلی تصمیم گیری کنیم. اگر فعالیتی هیچ منظره پیروزیتی ندارد، برترین تصمیم ممکن ترک آن فعالیت و تمرکز بر روی فرصت های تازه است.

9. معاشرت با خوش بین ها

وقتی تصمیم می گیرید که با چه کسانی وقت بگذرانید، اولویت را به گذراندن زمان بیشتر با خوش بینان بدهید. خوش بینان درها را باز می بینند، در حالی که بدبینان درها را بسته می بینند. این مفهوم به شما یادآوری می نماید که انتخاب افرادی که با آنها معاشرت می کنید، می تواند تأثیر زیادی بر نگرش و دیدگاه شما به زندگی داشته باشد. خوش بینان معمولاً افراد مثبتی هستند که در پی فرصت ها و راه چاره ها هستند و به شما انگیزه می دهند که به جلو حرکت کنید. آنها به شما یاری می نمایند تا از مسائل و چالش ها به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت بهره ببرید. از سوی دیگر، بدبین ها تمایل دارند تا مسائل و موانع را بیش از حد بزرگ جلوه دهند و شما را از پیشرفت بازدارند. با انتخاب معاشرت با خوش بینان، می توانید انرژی مثبت و انگیزه لازم برای رسیدن به اهداف خود را به دست آورید.

10. مغالطه پاداش آسمانی

انسان ها تمایل دارند این انتظار را داشته باشند که برای همه کوشش ها و فداکاری های خود، به درستی پاداش و تقدیر دریافت نمایند. اما واقعیت این است که اغلب کارها و کوشش های ما بدون توجه و قدردانی می مانند. این مغالطه می تواند باعث گردد که ما در جستجوی تأیید و قدردانی از دیگران باشیم و به جای تمرکز بر رشد و پیشرفت شخصی، در پی تأیید بیرونی باشیم. در واقع، بسیاری از کوشش ها و کارهای ما نادیده گرفته می شوند و ممکن است هیچ گاه به مقدار ای که انتظار داریم، تقدیر نشوند. برای جلوگیری از افتادن در دام این مغالطه، باید به خود یادآوری کنیم که پاداش واقعی درون خود ماست و رضایت از انجام کارها و کوشش ها باید از درون بیاید، نه از انتظار برای تأیید و قدردانی بیرونی.

11. اجتناب از ضرر

انسان ها به طور طبیعی تمایل دارند از ضرر و زیان اجتناب نمایند و این تمایل اغلب قوی تر از تمایل به دستیابی به دستاوردها و پیروزیت ها است. درد از دست دادن معمولاً بیشتر از لذت به دست آوردن است. این تمایل می تواند باعث گردد که ما از ریسک کردن و کوشش برای به دست آوردن چیزهای تازه اجتناب کنیم و به جای آن، به نگه داشتن آنچه که داریم بسنده کنیم. این رفتار باعث می گردد که ما به طور سیستماتیک ارزش آنچه که داریم را بیش از حد ارزیابی کنیم و در پی فرصت های تازه و بهتر نرویم. برای مقابله با این تمایل، باید به خود یادآوری کنیم که ریسک پذیری و کوشش برای دستیابی به اهداف تازه می تواند ما را به دستاوردهای بزرگ تر و ارزشمندتر برساند.

12. وقت بی نهایت نداری، پس برای هر چیزی وقت مشخص کن

برخی پروژه ها را می توان تا زمان بی نهایت توسعه داد و وقت برایشان گذاشت.

یرای جلوگیری از این دام، باید زمان های مشخصی برای انجام کارها مشخص کنید و به جای کش دادن زمان، به هدف خود متعهد باشید. اگر هدف شما فراوری کارهای خلاقانه و با کیفیت بالا است، مانند یک شیر عمل کنید: ابتدا با شدت بالا کار کنید، سپس استراحت کنید و دوباره این چرخه را تکرار کنید. این روش به شما یاری می نماید تا بهره وری خود را به حداکثر برسانید و از اتلاف وقت جلوگیری کنید.

13. اثر نورافکن

انسان ها معمولاً مقدار توجه دیگران به ظاهر و رفتار خود را بیش از حد برآورد می نمایند. این پدیده که به اثر نورافکن (Spotlight Effect) معروف است، باعث می گردد که ما احساس کنیم همواره در معرض قضاوت و توجه دیگران هستیم، در حالی که واقعیت این است که بیشتر افراد حتی به ما توجه نمی نمایند. این نگرانی می تواند مانع از ابراز هویت واقعی ما گردد و ما را به سمت رفتارهایی سوق دهد که صرفاً برای جلب توجه و تأیید دیگران انجام می دهیم. درک این واقعیت که دیگران بیشتر درگیر مسائل و نگرانی های خود هستند و کمتر به ما توجه می نمایند، می تواند به ما یاری کند تا آزادانه تر و بدون ترس از قضاوت دیگران زندگی کنیم.

14. خطای ساده نگری واقع گرایانه

انسان ها عموماً دیدگاه های خود را به عنوان دیدگاه های کاملاً عینی و صحیح می پندارند و معتقدند که دیگران باید به همان شکلی که آنها می بینند، جهان را ببینند. این خطا که به ساده نگری واقع گرایانه (Naïve Realism) معروف است، باعث می گردد که ما دیگرانی که دیدگاه های متفاوتی دارند را نادان یا در خطا و اشتباه بدانیم. این خطا ریشه بسیاری از مسائل اجتماعی است، زیرا باعث ایجاد سوءتفاهم و درگیری بین افراد می گردد. برای جلوگیری از این خطا، باید به یاد داشته باشیم که هر فرد جهان را از زاویه دید خود می بیند و هیچ دیدگاهی کاملاً صحیح یا اشتباه نیست. پذیرش این واقعیت که دیگران ممکن است دیدگاه های متفاوتی داشته باشند و احترام به این تفاوت ها می تواند به ما یاری کند تا روابط بهتری با دیگران برقرار کنیم و از تعارضات غیرضروری جلوگیری کنیم.