سریلانکا از معابد بودا تا مساجد و کلیساها چگونه فرهنگ و دین این جزیره را شکل داده است؟

به گزارش باتسک، در قلب اقیانوس هند، جزیره‌ای با نام‌های بسیار و تاریخی به قدمت تمدن، چون قطره اشکی درخشان از گونه‌ی شبه‌قاره هند آویخته است. این جزیره که زمانی دریانوردان عرب آن را «سرندیب» (سرزمین شگفتی‌های غیرمنتظره) می‌نامیدند و اروپاییان «سیلان»، امروز با نام سریلانکا شناخته می‌شود؛ واژه‌ای که در زبان سانسکریت به معنای «جزیره باشکوه» است. این شکوه تنها در سواحل بی‌کران، مزارع زمردین چای و جنگل‌های انبوهش خلاصه نمی‌شود، بلکه در تاروپود فرهنگ و جامعه‌ای ریشه دوانده که از تلاقی و گاهی تصادم اقوام و ادیان گوناگون بافته شده است.

سریلانکا از معابد بودا تا مساجد و کلیساها چگونه فرهنگ و دین این جزیره را شکل داده است؟

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.

تاریخ این جزیره، داستانی طولانی از مهاجرت‌ها، تجارت، استعمار و استقلال است. شواهد باستان‌شناسی از سکونت انسان در این سرزمین از 30 هزار سال پیش حکایت دارد ، اما هویت امروزی آن محصول لایه‌های تاریخی پیچیده‌ای است که هر یک نقشی بر سیمای فرهنگی آن به جا گذاشته‌اند. از ورود سینهالی‌های آریایی‌تبار و تامیل‌های دراویدی در هزاره‌های گذشته تا آمدن بازرگانان مسلمان عرب و پارسی در قرون وسطی و سرانجام، سیطره‌ی استعمارگران اروپایی (پرتغالی، هلندی و بریتانیایی) که هر یک باوری نو و فرهنگی متفاوت را به این خاک آوردند.

امروز، سریلانکا موزاییکی انسانی است که اکثریت سینهالی‌-بودایی، اقلیت‌های بزرگ تامیل‌-هندو و مسلمان، و جوامع کوچک‌تر مسیحی، برگر (اروپایی‌تبار) و ودا (بومیان جزیره) آن را تشکیل می‌دهند. درک سریلانکا، درک رابطه‌ی پویا، گاه پرتنش و همواره درهم‌تنیده‌ی میان این هویت‌های قومی و باورهای مذهبی است؛ رابطه‌ای که طی هزاران سال، سرنوشت این جزیره را رقم زده و فرهنگ منحصربه‌فرد آن را آفریده است. این گزارش، سفری است به اعماق این فرهنگ غنی و نظام‌های اعتقادی پیچیده تا دریابیم چگونه دین و قومیت، روح و جسم این جزیره‌ی باشکوه را شکل داده‌اند.

بخش اول: موزاییک انسانی سریلانکا؛ اقوام و زبان‌ها

جامعه سریلانکا یک کل یکپارچه نیست، بلکه مجموعه‌ای از جوامع قومی و زبانی است که هر یک تاریخ، هویت و جایگاه ویژه‌ای در ساختار اجتماعی کشور دارند. درک این تمایزها، کلید فهم بسیاری از تحولات سیاسی و فرهنگی این سرزمین است.

سینهالی‌ها: حافظان میراث آریایی و بودیسم

سینهالی‌ها با تشکیل حدود 75 درصد از جمعیت، بزرگ‌ترین گروه قومی سریلانکا محسوب می‌شوند. تاریخ مکتوب آن‌ها با مهاجرت شاهزاده ویجایه و پیروانش از شمال هند در حدود قرن ششم پیش از میلاد آغاز می‌شود. این گروه که از نژاد هندوآریایی بودند، زبان خود، یعنی سینهالی، را به این جزیره آوردند؛ زبانی که امروز یکی از دو زبان رسمی کشور است و ستون اصلی هویت آن‌ها به شمار می‌رود. سینهالی‌ها عمدتاً در مناطق جنوبی، غربی و مرکزی کشور سکونت دارند.

هویت سینهالی پیوندی ناگسستنی با بودیسم ترواده دارد. بیش از 90 درصد از سینهالی‌ها بودایی هستند و این صرفاً یک آمار جمعیتی نیست، بلکه بنیان هویت جمعی آن‌هاست. تاریخ‌نگاری‌های باستانی مانند «ماهاوامسا» روایت می‌کنند که چگونه پادشاهان سینهالی به آیین بودا گرویدند و خود را حافظان این دین در خالص‌ترین شکل آن (ترواده) دانستند. این پیوند عمیق تاریخی باعث شده است که هویت قومی سینهالی و هویت مذهبی بودایی چنان در هم آمیخته شوند که هر تهدیدی علیه یکی، حمله‌ای به دیگری تلقی شود. همین امر، نیروی محرکه‌ی قدرتمند ناسیونالیسم سینهالی-بودایی در سیاست معاصر سریلانکا و دلیل جایگاه ویژه‌ی دین بودا در قانون اساسی این کشور است.

تامیل‌ها: ریشه‌های دراویدی و آیین هندو

جامعه تامیل سریلانکا، که حدود 15 درصد از کل جمعیت را تشکیل می‌دهد، خود به دو گروه اصلی تقسیم می‌شود: «تامیل‌های سریلانکایی» (حدود 11 درصد) که حضوری چند صد ساله در این جزیره دارند و «تامیل‌های هندی» (حدود 4 درصد) که نوادگان کارگرانی هستند که در قرن نوزدهم توسط بریتانیایی‌ها برای کار در مزارع چای از جنوب هند به سریلانکا آورده شدند. هر دو گروه ریشه‌های دراویدی از جنوب هند دارند و به زبان تامیل، دومین زبان رسمی کشور، سخن می‌گویند. تامیل‌ها به طور سنتی در استان‌های شمالی و شرقی کشور متمرکز شده‌اند؛ واقعیتی که در دوران جنگ داخلی به یکی از محورهای اصلی منازعات ارضی تبدیل شد.

برای جامعه تامیل، هندوئیسم همان نقش لنگرگاه فرهنگی و هویتی را ایفا می‌کند که بودیسم برای سینهالی‌ها دارد. اکثریت قاطع تامیل‌ها هندو هستند. تاریخ هندوئیسم در سریلانکا با مهاجرت تامیل‌ها و نفوذ پادشاهی‌های قدرتمند جنوب هند مانند امپراتوری چولا گره خورده است. این پیشینه باعث شده است که معابد بزرگ هندو و جشنواره‌های مهمی مانند «تای پونگال» (جشن برداشت محصول) و «دیوالی» (جشن نورها)، نه فقط رویدادهایی مذهبی، بلکه تجلی قدرتمند یک هویت فرهنگی متمایز تامیلی باشند. در طول دهه‌ها درگیری قومی، این تمایز مذهبی به یکی از نشانه‌های اصلی تفاوت تبدیل شد و روایت تقابل میان دولت سینهالی-بودایی و اقلیت تامیل-هندو را تقویت کرد.

مسلمانان (مورها و مالایی‌ها): میراث بازرگانان عرب

جامعه مسلمانان که حدود 9 تا 10 درصد جمعیت سریلانکا را تشکیل می‌دهند، عمدتاً از دو گروه «مورها» (Moors) و گروه کوچک‌تر «مالایی‌ها» (Malays) تشکیل شده است. تاریخ حضور مسلمانان در این جزیره با دیگر گروه‌ها تفاوت اساسی دارد؛ آن‌ها نوادگان بازرگانان عرب و ایرانی هستند که نه برای فتح، بلکه برای تجارت از قرن هفتم و هشتم میلادی به سواحل سریلانکا آمدند. این پیشینه‌ی تجاری و مسالمت‌آمیز، هویت آن‌ها را متمایز می‌سازد.

یکی از ویژگی‌های جالب جامعه مسلمانان، پیچیدگی زبانی آن‌هاست. اکثر مورها به زبان تامیل به عنوان زبان اصلی خود صحبت می‌کنند، اما از واژگان عربی در گفتار خود و از زبان عربی برای امور مذهبی بهره می‌برند. این امر آن‌ها را با وجود زبان مشترک، از نظر قومی از تامیل‌ها جدا می‌کند. این هویت منحصربه‌فرد قومی-زبانی، جامعه مسلمانان را در موقعیتی پیچیده و گاه آسیب‌پذیر در میان دو قطب اصلی قومی کشور قرار داده است. آن‌ها نه سینهالی هستند و نه تامیل. این جایگاه در طول تاریخ هم فرصت میانجی‌گری را برایشان فراهم کرده و هم آن‌ها را به هدفی برای آزار و اذیت تبدیل کرده است. برای مثال، آن‌ها در دوران استعمار پرتغال به شدت سرکوب شدند و در طول جنگ داخلی اخیر نیز از سوی هر دو طرف درگیری آسیب دیدند. در دوران پس از جنگ نیز، با فشارهایی از سوی گروه‌های تندروی بودایی مواجه شده‌اند که نشان‌دهنده‌ی آسیب‌پذیری مداوم آن‌ها به عنوان یک اقلیت است.

اقلیت‌های دیگر: برگرها، وداها و پارسیان

در کنار این گروه‌های بزرگ، اقلیت‌های کوچک‌تری نیز به غنای فرهنگی سریلانکا افزوده‌اند. «برگرها» (Burghers) نوادگان استعمارگران اروپایی (پرتغالی، هلندی و بریتانیایی) هستند که عمدتاً در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند و فرهنگشان آمیزه‌ای از سنت‌های اروپایی و سریلانکایی است. «وداها» (Vedda) بومیان اصلی این جزیره به شمار می‌روند که فرهنگ و سنت‌هایشان به پیش از ورود تمام اقوام دیگر بازمی‌گردد و حضورشان یادآور کهن‌ترین لایه‌ی تاریخی این سرزمین است. علاوه بر این‌ها، جامعه‌ی کوچک اما از نظر تاریخی مهم زرتشتیان پارسی نیز در دوران حکومت بریتانیا از هند به این جزیره آمدند، هرچند جمعیت آن‌ها امروزه رو به کاهش است.

جدول: موزاییک قومی-مذهبی سریلانکا

این جدول، تصویری کلی از پیوند درهم‌تنیده‌ی قومیت، دین و زبان را که پویایی اصلی جامعه سریلانکا را شکل می‌دهد، ارائه می‌کند.

گروه قومی

درصد تخمینی جمعیت

دین (ادیان) اصلی

زبان (زبان‌های) اصلی

سینهالی

~75٪

بودیسم (ترواده)

سینهالی

تامیل‌های سریلانکایی

~11٪

هندوئیسم

تامیل

مورهای سریلانکایی

~9٪

اسلام (سنی)

تامیل، عربی (مذهبی)

تامیل‌های هندی

~4٪

هندوئیسم

تامیل

سایر (برگرها، مالایی‌ها، وداها)

~1٪

مسیحیت، اسلام، آنیمیسم

انگلیسی، مالایی، ودا

بخش دوم: چهار ستون معنوی؛ ادیان در سریلانکا

دین در سریلانکا تنها مجموعه‌ای از باورهای شخصی نیست، بلکه نیرویی حیاتی است که در تمام جنبه‌های زندگی روزمره، از سیاست و هنر گرفته تا آداب اجتماعی، حضوری پررنگ دارد. این کشور که یکی از مذهبی‌ترین جوامع جهان به شمار می‌رود ، بر چهار ستون معنوی اصلی استوار است.

بودیسم ترواده: قلب تپنده هویت ملی

بودیسم با بیش از 70 درصد پیرو، دین اکثریت مردم سریلانکاست. اما اهمیت آن فراتر از آمار است. بودیسم در این کشور دین رسمی محسوب می‌شود و قانون اساسی دولت را موظف به «حفاظت و پرورش» آن کرده است. تاریخ این دین در جزیره به قرن سوم پیش از میلاد بازمی‌گردد، زمانی که «آراهات ماهیندا»، پسر امپراتور بزرگ هند، آشوکا، آیین بودا را به سریلانکا آورد. کمی بعد، خواهر او نهال مقدسی از درخت بودی (درختی که بودا زیر آن به روشنایی رسید) را به این سرزمین آورد که امروزه درخت کهنسال «جایا سری ماها بودی» در شهر باستانی آنورادهاپورا، یکی از مقدس‌ترین مکان‌های زیارتی بوداییان جهان است.

این پیشینه‌ی معتبر و مستقیم، این باور را در میان بوداییان سینهالی به وجود آورده که سریلانکا پناهگاه منتخب برای حفظ خالص‌ترین شکل آیین بودا، یعنی مکتب «ترواده» (تعلیم بزرگان)، است. این مکتب که بسیار محافظه‌کار و نزدیک به آموزه‌های اولیه بودا تلقی می‌شود، بر مفاهیمی چون «چهار حقیقت شریف» و راه رهایی از رنج تأکید دارد. جامعه‌ی رهبانیان یا «سانگها» (Sangha) نیز نقشی محوری در حفظ و ترویج این آموزه‌ها ایفا می‌کند.

این باور به سرنوشت ملی-مذهبی، بودیسم را در سریلانکا به یک نیروی سیاسی فعال و قدرتمند تبدیل کرده است. این دین صرفاً یک فلسفه‌ی آرامش‌بخش درونی نیست، بلکه بخش مرکزی هویت ملی است. این ایدئولوژی در قرن نوزدهم به جنبش‌های احیاگرانه علیه نفوذ استعمار دامن زد و پس از استقلال نیز الهام‌بخش سیاست‌هایی شد که زبان سینهالی و دین بودا را در اولویت قرار دادند. این سیاسی شدن دین، هرچند هویت اکثریت را تقویت کرده، اما یکی از دلایل اصلی بیگانگی اقلیت‌ها و از عوامل زمینه‌ساز جنگ داخلی بوده است. مکان‌های مقدسی چون «معبد دندان بودا» در شهر کندی، که یادگار مقدس دندان بودا در آن نگهداری می‌شود، نه فقط عبادتگاه، بلکه نمادهای قدرتمند حاکمیت ملی و مذهبی هستند.

هندوئیسم: انعکاس فرهنگ جنوب هند

هندوئیسم با حدود 13 درصد پیرو، دومین دین بزرگ سریلانکاست و عمدتاً دین جامعه تامیل محسوب می‌شود. ریشه‌های این دین در جزیره به مهاجرت‌های تامیل‌ها از جنوب هند و نفوذ فرهنگی و سیاسی امپراتوری‌های هندی مانند چولا در قرن دهم میلادی بازمی‌گردد. هندوئیسم در سریلانکا عمدتاً بر پرستش خدایانی چون «شیوا» متمرکز است، اما پانتئون وسیع‌تری از خدایان مانند «ویشنو»، «گانش» و ایزدبانوها نیز مورد احترام هستند.

همانند بودیسم برای سینهالی‌ها، هندوئیسم نیز ستون فقرات هویت فرهنگی تامیل‌هاست. این دین در استان‌های شمالی و شرقی، جایی که جمعیت تامیل متمرکز است، حضوری پررنگ دارد. پس از پایان جنگ داخلی و به دلیل مهاجرت گسترده تامیل‌ها به خارج از کشور، از جمعیت هندوها کاسته شده است. با این حال، جشنواره‌های بزرگ هندو مانند «تای پونگال» که جشن شکرگزاری برای برداشت محصول است و «دیوالی» یا جشن نورها ، با شکوه تمام برگزار می‌شوند و نمایشی زنده از فرهنگ و سنت‌های هندو در این جزیره هستند.

اسلام: حضوری دیرینه و فرهنگی متمایز

مسلمانان حدود 10 درصد از جمعیت سریلانکا را تشکیل می‌دهند و تاریخ حضورشان در این جزیره به قرون اولیه اسلامی بازمی‌گردد. برخلاف بسیاری از مناطق جهان، اسلام نه با شمشیر، بلکه از طریق بازرگانان صلح‌جوی عرب و ایرانی که در مسیرهای تجاری اقیانوس هند سفر می‌کردند، به این سرزمین راه یافت. شواهد باستان‌شناسی مانند سنگ قبرهای کوفی‌نگار از قرن دهم، گواهی بر این حضور دیرینه است.

اکثریت قاطع مسلمانان سریلانکا سنی‌مذهب و پیرو فقه شافعی هستند. علاوه بر این، جوامع کوچکی از شیعیان اسماعیلی (بُهره‌ها) و شیعیان اثنی‌عشری نیز در این کشور زندگی می‌کنند. برای مدیریت امور دینی و فرهنگی و جلوگیری از انزوا، جامعه مسلمانان نهادهای خاص خود را تأسیس کرده است که مهم‌ترین آن‌ها «دپارتمان امور مذهبی و فرهنگی مسلمانان» است. اعیاد مهم اسلامی مانند عید فطر و عید قربان در سریلانکا تعطیل رسمی هستند که نشان‌دهنده‌ی به رسمیت شناختن جایگاه این جامعه در ساختار ملی است.

مسیحیت: میراث دوران استعمار

مسیحیت با حدود 7 درصد پیرو، چهارمین گروه دینی بزرگ در سریلانکاست. هرچند شواهدی از حضور یک جامعه کوچک مسیحیان نسطوری ایرانی در قرن ششم میلادی وجود دارد ، اما گسترش عمده این دین محصول دوران استعمار اروپایی است. پرتغالی‌ها در قرن شانزدهم مذهب کاتولیک رومی را با خود آوردند و هلندی‌ها و بریتانیایی‌ها فرقه‌های مختلف پروتستان را ترویج دادند. امروزه، کاتولیک‌ها با تشکیل حدود 85 تا 88 درصد از کل مسیحیان، بزرگ‌ترین گروه مسیحی کشور هستند.

مسیحیت در سریلانکا یک ویژگی منحصربه‌فرد دارد: این تنها دین بزرگی است که از مرزهای قومی عبور کرده و پیروانی در میان هر سه جامعه‌ی اصلی سینهالی، تامیل و برگر دارد. این ماهیت فراقومی به مسیحیت جایگاه اجتماعی خاصی بخشیده و آن را به پلی بالقوه میان جوامع متکثر این کشور تبدیل کرده است. با این حال، پس از پایان دوران استعمار، جمعیت مسیحیان به طور نسبی رو به کاهش بوده است.

بخش سوم: نبض زندگی؛ جشن‌ها، هنر و طعم‌ها

فرهنگ سریلانکا در زندگی روزمره، در آیین‌ها، طعم‌ها و هنرهایی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده، تجلی می‌یابد. این بخش به بررسی جنبه‌های ملموس و پرجنب‌وجوش فرهنگ این جزیره می‌پردازد.

تقویم جشن‌ها: سالی پر از نور و نیایش

تقویم سریلانکا مملو از تعطیلات و جشنواره‌های مذهبی و فرهنگی است، به طوری که این کشور یکی از بیشترین تعداد تعطیلات رسمی در جهان را دارد. این جشنواره‌ها نه تنها فرصتی برای نیایش و شادی، بلکه عرصه‌ای برای نمایش هویت‌های گوناگون و گاهی نمادی از همزیستی هستند.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد تقویم سریلانکا، تعطیلی رسمی روز «پویا» (Poya) است که مصادف با کامل شدن ماه در هر ماه قمری است. این روز برای بوداییان مقدس است و به عبادت و انجام امور خیریه اختصاص دارد. این سنت، تقویم قمری را به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی ملی تبدیل کرده است.

جشنواره‌های بودایی: مهم‌ترین جشنواره بودایی «وساک» (Vesak) است که در ماه مه به مناسبت بزرگداشت تولد، روشنایی و مرگ بودا برگزار می‌شود. در این روزها، سراسر کشور با فانوس‌های کاغذی رنگارنگ به نام «وساک کودو» تزئین می‌شود و مردم با برپایی ایستگاه‌های صلواتی (Dansals) به توزیع غذا و نوشیدنی رایگان می‌پردازند. جشنواره‌ی باشکوه دیگر، «اسالا پراهرا» (Esala Perahera) در شهر کندی است؛ یک راهپیمایی ده روزه و خیره‌کننده به افتخار یادگار مقدس دندان بودا که با حضور ده‌ها فیل تزئین‌شده، هزاران رقصنده، طبال و آکروبات‌باز، یکی از زیباترین جلوه‌های فرهنگی آسیا را به نمایش می‌گذارد.

جشنواره‌های هندو: جامعه تامیل نیز جشنواره‌های خود را با شور و شکوه برگزار می‌کند. «تای پونگال» (Thai Pongal) که در ماه ژانویه برگزار می‌شود، جشن برداشت محصول و شکرگزاری از خدای خورشید (سوریا) است. «دیوالی» (Deepavali) یا جشن نورها، نماد پیروزی خیر بر شر است و با روشن کردن چراغ‌های روغنی و آتش‌بازی همراه است. «ماها شیواراتری» نیز شب مقدس شیوا است که با شب‌زنده‌داری و نیایش در معابد گرامی داشته می‌شود.

جشنواره‌های مشترک و سایر ادیان: یکی از مهم‌ترین رویدادهای ملی، «سال نو سینهالی و تامیل» (Aluth Avurudda/Puththandu) است که در ماه آوریل بر اساس محاسبات نجومی و عبور خورشید به برج حمل جشن گرفته می‌شود. این جشن که ماهیتی عمدتاً سکولار دارد، توسط هر دو جامعه با آیین‌های خانوادگی مانند پختن شیربرنج (Kiribath)، بازی‌های سنتی و دید و بازدید گرامی داشته می‌شود و نمادی از همبستگی فرهنگی است. علاوه بر این، اعیاد اسلامی مانند عید فطر و عید قربان و همچنین کریسمس نیز در تقویم رسمی کشور جای دارند و توسط پیروان این ادیان جشن گرفته می‌شوند.

این تقویم رنگارنگ، آینه‌ای از جامعه سریلانکاست. از یک سو، شکوه و حمایت دولتی از جشنواره‌های بودایی مانند پراهرا، جایگاه محوری این دین را در هویت ملی به نمایش می‌گذارد. از سوی دیگر، برگزاری پرشور جشنواره‌های هندو، اسلامی و مسیحی، حضور و حقوق فرهنگی اقلیت‌ها را تثبیت می‌کند. این تعدد تعطیلات، اذعان رسمی به کثرت‌گرایی است، هرچند تنش‌های اجتماعی و سیاسی در لایه‌های زیرین جامعه همچنان باقی است.

آشپزخانه سریلانکا: ضیافتی از ادویه و نارگیل

آشپزی سریلانکایی، همانند فرهنگش، ترکیبی غنی از طعم‌های بومی و تأثیرات خارجی است. ارکان اصلی این آشپزی را برنج (که غذای اصلی است)، نارگیل (در تمام اشکال آن از شیر و روغن تا رنده شده) و مجموعه‌ای پیچیده از ادویه‌جات تشکیل می‌دهند. عبارت «برنج و کاری» (Rice and Curry) توصیف‌کننده‌ی وعده‌ی غذایی ملی است که معمولاً شامل یک بشقاب برنج به همراه چندین نوع کاری (خورش) مختلف از سبزیجات، ماهی، مرغ یا گوشت است.

غذاهای نمادین:

  • کیریبات (Kiribath): شیربرنجی که با شیر نارگیل غلیظ پخته می‌شود و غذایی تشریفاتی برای مناسبت‌های خاص مانند سال نو و جشن‌های تولد است.

  • هاپر (Appa/Hoppers): پنکیک‌های کاسه‌ای‌شکل که از خمیر آرد برنج تخمیر شده تهیه می‌شوند و اغلب با یک تخم‌مرغ در وسط آن سرو می‌شوند (Egg Hopper). این غذا یک صبحانه یا شام محبوب است.

  • کوتو روتی (Kottu Roti): یکی از محبوب‌ترین غذاهای خیابانی که از خرد کردن و تفت دادن سریع نان مسطحی به نام «گودامبا روتی» با سبزیجات، تخم‌مرغ و گوشت تهیه می‌شود. صدای ریتمیک برخورد کفگیرهای فلزی به تابه هنگام تهیه‌ی کوتو، بخشی از جذابیت آن است.

  • پُل سامبول (Pol Sambol): یک چاشنی تند و همه‌جا حاضر که از نارگیل رنده‌شده، فلفل چیلی، پیاز و آبلیمو تهیه می‌شود و تقریباً با هر غذایی خورده می‌شود.

  • لامپرِیس (Lamprais): میراث آشپزی «برگرهای هلندی»؛ مجموعه‌ای از برنج، کوفته، کاری بادمجان و چاشنی‌های دیگر که در برگ موز پیچیده و پخته می‌شود و طعمی منحصربه‌فرد دارد.

آشپزی سریلانکا یک نقشه فرهنگی خوشمزه است. مواد اولیه‌ی اصلی مانند برنج و نارگیل، بومی هستند. مفهوم «کاری» و بسیاری از ادویه‌ها، پیوند عمیق تاریخی با جنوب هند را نشان می‌دهند. غذاهایی مانند لامپریس، فسیل‌های زنده‌ی آشپزی از دوران استعمار هلند هستند. تفاوت‌های منطقه‌ای نیز قابل توجه است؛ برای مثال، آشپزی منطقه جافنا در شمال که تحت تأثیر شدید فرهنگ تامیل جنوب هند است، ویژگی‌های خاص خود را دارد.

هنر در دستان مردم: از ماسک‌های راکشا تا پارچه‌های باتیک

صنایع دستی سریلانکا بازتابی از تاریخ، باورها و طبیعت این جزیره است.

  • کنده‌کاری ماسک: هنر سنتی کنده‌کاری ماسک‌های چوبی، به ویژه «ماسک‌های راکشا» (Raksha Masks)، شهرت جهانی دارد. این ماسک‌های رنگارنگ که اغلب چهره‌های اساطیری و دیوها را به تصویر می‌کشند، در رقص‌های آیینی و جشنواره‌ها برای دفع ارواح خبیث و جلب خوش‌شانسی استفاده می‌شوند و امروزه یکی از محبوب‌ترین سوغاتی‌های سریلانکا هستند.

  • نساجی و باتیک: هنر نساجی با دستگاه‌های بافندگی دستی (Handloom) برای تولید لباس‌های سنتی مانند «ساری» برای زنان و «سارونگ» برای مردان، همچنان زنده است. هنر «باتیک» (Batik) نیز که نوعی نقاشی روی پارچه با استفاده از موم و رنگ است، تحت تأثیر فرهنگ اندونزی رواج یافته و برای تولید لباس و آثار هنری تزئینی به کار می‌رود.

  • سایر صنایع دستی: سریلانکا به خاطر سنگ‌های قیمتی‌اش، به ویژه یاقوت کبود، شهرت دارد و هنر جواهرسازی در آن سابقه‌ای طولانی دارد. سفالگری، کنده‌کاری روی چوب و سنگ (که در تزئینات معابد به اوج خود می‌رسد) و حصیربافی نیز از دیگر هنرهای دستی رایج در این کشور هستند.

رقص و موسیقی: روایت داستان‌های کهن

موسیقی و رقص در سریلانکا عمیقاً با آیین‌ها و داستان‌های باستانی پیوند خورده است.

  • رقص کندی (Uda Rata Natum): برجسته‌ترین شکل رقص کلاسیک سریلانکا که از دربار پادشاهی کندی سرچشمه گرفته است. این رقص با حرکات آکروباتیک، لباس‌های فاخر و پر زرق و برق و ضرباهنگ قدرتمند طبل‌ها شناخته می‌شود و بخش جدایی‌ناپذیر جشنواره اسالا پراهرا است.

  • سایر رقص‌های کلاسیک: دو سبک دیگر رقص کلاسیک، یعنی «رقص‌های دشت‌های پست» (Pahatha Rata Natum) و «رقص‌های ساباراگامووا» (Sabaragamuwa Natum)، بیشتر با آیین‌های درمانی و جن‌گیری مرتبط هستند.

  • موسیقی فولکلور و بایلا (Baila): موسیقی سنتی سریلانکا عمدتاً بر پایه‌ی طبل‌های گوناگون استوار است. در کنار آن، سبک موسیقی بسیار محبوبی به نام «بایلا» وجود دارد که ریشه‌های آن به موسیقی‌ای بازمی‌گردد که توسط دریانوردان پرتغالی و بردگان آفریقایی به این جزیره آورده شد. بایلا با ریتم شاد و اشعار ساده، موسیقی اصلی جشن‌ها و مهمانی‌ها در سریلانکای مدرن است.

بخش چهارم: گذشته و حال؛ همزیستی و چالش‌ها

فرهنگ و دین در سریلانکا در خلأ شکل نگرفته‌اند، بلکه محصول تاریخ پرفرازونشیب و واقعیت‌های اجتماعی پیچیده‌ای هستند که امروز نیز سرنوشت این جزیره را رقم می‌زنند.

میراث تاریخ: از پادشاهی‌های باستان تا استقلال و جنگ داخلی

تاریخ در سریلانکا فصلی بسته شده در کتاب‌ها نیست؛ نیرویی زنده است که هویت‌ها، سیاست‌ها و منازعات امروزی را شکل می‌دهد. شکوه پادشاهی‌های باستانی سینهالی-بودایی مانند آنورادهاپورا و پولونارووا، هنوز هم در گفتمان ناسیونالیسم مدرن طنین‌انداز است و به عنوان عصر طلایی هویت ملی یاد می‌شود. دوران طولانی استعمار (پرتغالی، هلندی و بریتانیایی از قرن 16 تا 1948) نه تنها ساختارهای اقتصادی و سیاسی، بلکه بافت اجتماعی را نیز دگرگون کرد. استعمارگران با سیاست‌های خود، مرزهای جدیدی میان جوامع ایجاد کردند و با ترجیح دادن گروهی بر گروه دیگر، بذرهای تنش‌های آینده را کاشتند.

استقلال در سال 1948 به جای آنکه به وحدت ملی بینجامد، سرآغاز دور جدیدی از رقابت‌های قومی شد. سیاست‌های پس از استقلال که زبان سینهالی را به تنها زبان رسمی تبدیل کرد و به بودیسم جایگاهی ممتاز بخشید، اقلیت تامیل را به حاشیه راند و حس بی‌عدالتی را در میان آنان عمیق‌تر کرد. این نارضایتی‌ها در نهایت به جنگ داخلی ویرانگر (1983-2009) میان دولت و جدایی‌طلبان ببرهای تامیل منجر شد؛ جنگی که زخمش هنوز بر پیکر جامعه سریلانکا باقی است و حافظه‌ی آن، هنر، سیاست و روابط اجتماعی را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده است.

فرهنگ در عمل: آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی

با وجود تاریخ پرتنش، زندگی روزمره در سریلانکا بر پایه‌ی مجموعه‌ای از ارزش‌های مشترک و آداب اجتماعی استوار است.

  • ارزش‌های بنیادین: مهمان‌نوازی یکی از بارزترین ویژگی‌های اخلاقی مردم سریلانکاست. احترام به بزرگ‌ترها اصلی خدشه‌ناپذیر است و خانواده به عنوان هسته‌ی مرکزی جامعه، جایگاهی مقدس دارد. سلام سنتی «آیوبووان» (Ayubowan) که به معنای آرزوی عمری طولانی است و با قرار دادن دو کف دست در مقابل سینه و کمی خم شدن همراه است، نماد این فرهنگ احترام‌آمیز است.

  • آداب اجتماعی: در آداب معاشرت، برخی نکات اهمیت ویژه‌ای دارند. درآوردن کفش‌ها پیش از ورود به خانه یا معبد، نشانه‌ی احترام است. استفاده از دست راست برای خوردن غذا، دادن و گرفتن اشیاء، یک اصل پذیرفته شده است، زیرا دست چپ ناپاک تلقی می‌شود. همچنین، هنگام بازدید از اماکن مذهبی، پوشیدن لباس‌های محتشم که شانه‌ها و زانوها را بپوشاند، الزامی است.

  • خانواده و ازدواج: خانواده نقشی محوری در زندگی افراد دارد. اعتقاد به طالع‌بینی و ستاره‌شناسی برای تعیین زمان مناسب رویدادهای مهم زندگی، به ویژه ازدواج، بسیار رایج است. مراسم ازدواج، بسته به قومیت و دین، آیین‌های پیچیده و مفصلی دارد که نمادی از پیوند دو خانواده است.

سریلانکای امروز: فرهنگ در گذار

سریلانکای معاصر در تقاطع سنت و مدرنیته، و در میانه‌ی چالش‌های آشتی ملی و فشارهای جهانی‌شدن ایستاده است.

  • چالش‌های پس از جنگ: با گذشت بیش از یک دهه از پایان جنگ داخلی، روند آشتی ملی همچنان با موانع جدی روبروست. تنش‌های قومی و مذهبی به طور کامل از بین نرفته و ظهور گروه‌های ملی‌گرای افراطی که اقلیت‌های مسلمان و مسیحی را هدف قرار می‌دهند، نگرانی‌های جدیدی را به وجود آورده است.

  • جهانی‌شدن و مدرنیته: از سوی دیگر، جهانی‌شدن، صنعت گردشگری و رسانه‌های مدرن، فرهنگ سنتی را به چالش کشیده‌اند. در این میان، ورزش کریکت به پدیده‌ای فراتر از یک بازی تبدیل شده و به عنوان یک نیروی مدرن و فراقومی، نقشی بی‌بدیل در ایجاد حس وحدت ملی ایفا می‌کند. در کوچه و خیابان، در سواحل و پارک‌ها، جوانان سینهالی، تامیل و مسلمان در کنار هم کریکت بازی می‌کنند و این ورزش به یکی از معدود عرصه‌های همبستگی واقعی تبدیل شده است.

  • هنر معاصر به مثابه وجدان جامعه: در این فضای پیچیده، هنر و ادبیات معاصر سریلانکا به عرصه‌ای حیاتی برای تأمل، نقد و گفتگو تبدیل شده است. هنرمندان و نویسندگان نسل جدید، به ویژه آن‌هایی که در قالب «جنبش دهه 90» ظهور کردند، با شجاعت به واکاوی زخم‌های جنگ، نقد ناسیونالیسم افراطی و به چالش کشیدن ارزش‌های سنتی می‌پردازند. آثار آن‌ها که اغلب روایاتی عمیقاً شخصی و دردناک هستند، پنجره‌ای به سوی روح سریلانکای معاصر می‌گشایند؛ فرهنگی که دیگر نه تنها با معابد و آیین‌های باستانی، بلکه با تلاش برای ساختن آینده‌ای مشترک از دل گذشته‌ای پرتلاطم تعریف می‌شود.

انتشار: 27 خرداد 1404 بروزرسانی: 27 خرداد 1404 گردآورنده: batask.ir شناسه مطلب: 3015

به "سریلانکا از معابد بودا تا مساجد و کلیساها چگونه فرهنگ و دین این جزیره را شکل داده است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سریلانکا از معابد بودا تا مساجد و کلیساها چگونه فرهنگ و دین این جزیره را شکل داده است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید