روایت کوهنوردان و امدادگران هلا ل احمر از حوادث مرگبار ارتفاعات شمال تهران

به گزارش باتسک، ما هشدار داده بودیم، ما گفته بودیم، ما اعلام نموده بودیم، ما هشدار نارنجی صادر نموده بودیم و.... هنوز هم هیچکس زیر بار فاجعه مرگ هشت کوهنورد تهرانی نمی رود که روز آدینه پنجم دی ماه، فریب آن هوای آبی و بدون ابر را خوردند و به هوای تجربه یک کوهنوردی خاطره انگیز، به دل کوه های تهران زدند اما ناگهان بهمنی سهمگین و سنگین، نه از یک نقطه که از سه نقطه دارآباد، آهار و کلک چال تهران بر سرشان آوار شد و جان بعضی از کوهنوردان را به یغما برد.

روایت کوهنوردان و امدادگران هلا ل احمر از حوادث مرگبار ارتفاعات شمال تهران

به گزارش گروه حوادث خبرنگاران، فقط تا الان و لحظه تنظیم این گزارش، هشت کشته و 11 مفقودی روی دست خانواده هایی مانده که با چشمی گریان و دلی پر آشوب، خبرهای مربوط به جست وجوی کوهنوردان را لحظه به لحظه به وسیله رسانه ها یا شبکه های مجازی پیگیری می نمایند تا شاید همه آنها یا دست کم بعضی شان زنده از زیر بهمن بیرون بیایند.

بعضی از کوهنوردان و حتی مردم عادی که جان سالم از این حادثه به در برده اند، به جام جم گفتند که با وجود ادعای بعضی مدیران که مدعی شده به کوهنوردان هشدار دادیم که صعود را متوقف نمایند، هیچ هشداری به جز کوهنوردانی که در حال پایین آمدن بودند و شرایط را دیده بودند، به آنها داده نشده بود.

یک کشته در منطقه آهار

تیم 21 نفره ورزشی باشگاه کوهنوردی تهران از تیم هایی بود که قرار بود روز آدینه به قله قلعه دختر روستای آهار صعودنمایند. همه چیز آماده یک صعود جانانه بود.

کوهنوردان با تجهیزات کامل آمده بودند و اگر مسئله ای پیش نمی آمد، پس از صعود و طبق برنامه به پایین کوه برمی گشتند.

قله قلعه دختر روستای آهار بی صبرانه منتظر آنان بود. پس از آغاز صعود، پیشروی تیم بدون بروز کوچکترین مسئله ای ادامه داشت، اما ساعت 12:30 بعداز ظهر ناگهان ورق برگشت و تیم با ریزش بهمن سهمگینی شاخ به شاخ شد به حدی که بعضی از اعضای تیم زیر خروارها برف مدفون شدند.

بعد از ریزش بهمن، یک نفر به سرعت به بالادست رفت تا به عنوان دیده بان، حواسش جمع سقوط بهمن های احتمالی باشد تا اگر بهمن آمد به همه هشدار دهد.

با ریزش بهمن، سکوت مرگباری بر منطقه حاکم شده بود. آنهایی که از بهمن جان سالم به در برده بودند، با استفاده از دو میل سونداژ، دو بیل برف و باتون ها، آغاز به جست وجوی همنوردان خود کردند. بعد از مدتی جست وجو توانستند چند نفر از اعضای تیم را که که یکی از آنها از ناحیه کتف دچار آسیب جدی شده بود، نجات دهند.

تمام گروه با چشم دنبال سید مصطفی فاطمی از اعضا و مربیان باشگاه کوهنوردی تهران می گشتند که خبری از او نبود. تا حوالی ساعت 14:30 بعد از ظهر، جست وجوها برای پیدا کردن دفن شدگان همچنان ادامه داشت.

نداشتن آنتن تلفن همراه هم مشکل دیگری بود که به مسائل دیگر گروه اضافه شده بود. به همین خاطر، گروه سه نفره ای به پایین رفتند تا با پیدا کردن آنتن و برقراری تماس، از تیم های امداد و نجات، یاری بخواهند.

خطر ریزش بهمن های بعدی، خرابی هوا، بادهای شدید منطقه، شرایط نامساعد روحی و جسمانی تیم و احتمال حادثه دوباره همگی دست به دست هم داده بودند تا عملیات کند پیش برود.

در ده تنگه، تیم باشگاه با چند نفر از کوهنوردان آهار روبرو شد وآنان را در جریان حادثه قرار داد و اطلاعات حادثه، زمان و مکان و تجهیزات همراه تیم در اختیار گروه آهار نهاده شد.

پس از رسیدن تیم به میدان آهار و در جلسه ای که با نیروهای هلال احمر برگزار گشت، اطلاعات محل حادثه، نحوه وقوع آن، اطلاعات همنورد مفقود شده و سایر موارد ضروری در اختیار آنان گذاشته شد تا عملیات در روز شنبه ادامه پیدا کند.

روز شنبه و با آغاز عملیات جست وجو، در نهایت، ساعت 15:30 جسد فاطمی، دندانپزشک و متخصص پروتزهای دندانی پیدا شد.

او اوایل دهه 80 شمسی سردبیر ایسنا بود و در سال های اخیر با عضویت در باشگاه کوهنوردی تهران صعودهای زیادی انجام داده بود.

فاطمی همچنین عضو هیات علمی جهاددانشگاهی و مدتی رئیس جهاددانشگاهی علوم پزشکی تهران بود.

دارآباد، تراژدی دوم

به جز آهار، نام منطقه دارآباد نیز به عنوان نقطه دیگری که در آن کوهنوردان دچار حادثه شدند، مطرح بود. شایعات بر سر آمار کشته ها و مفقودان و زخمی ها به شدت در حال انتشار بود و هرکسی چیزی می گفت، بی خبر از این که با جان دریافت هر شایعه ای به خصوص در فضای مجازی، خانواده مفقودان هزار بار می مردند و دوباره زنده می شدند.

سینا سراجیان، یکی از کوهنوردانی که روز حادثه شاهد شرایط جوی دارآباد بود، به جام جم گفت:من همراه یک گروه 10 نفره به دارآباد رفتم. به علت شرایط جوی، برنامه ای برای صعود نداشتیم و فقط می خواستیم تا سربازخانه برویم. طوری برنامه ریزی نموده بودیم که ساعت دو عصر برنامه تمام گردد. برای همین، برای صبحانه به منطقه چشمه رفتیم که هوا بسیار عالی و خوب بود. بعد از خوردن صبحانه برای رفتن به سربازخانه روی یال افتادیم اما باد شدیدی آغاز به وزیدن کرد. شرایط جوی آن قدر نامساعد بود که تصمیم گرفتم به پایین برگردم. در راستا بازگشت به بسیاری از کوهنوردانی که در حال صعود بودند، تذکر دادم که شرایط جوی برای صعود مناسب نیست و بهتر است برگردند. بعضی از آنها به توصیه ام عمل نموده و برگشتند، اما عده ای هم بی توجه به هشدارهایم به راستاشان ادامه دادند. ساعت 12 به پایین ارتفاعات رسیدیم اما حدود ساعت سه عصر متوجه شدم که در توچال کلک چال و دارآباد اتفاق ناگواری افتاده است.

بهمن افشار، یکی دیگر از کوهنوردان که روز حادثه در منطقه حضور داشت، از شرایط آن روز می گوید: همراه دوستم در حال برگشت بودیم که خانمی را در ارتفاع دو هزار متری دیدیم که به شدت ترسیده و از وحشت میله را محکم گرفته بود. هوا به حدی سرد بود که اشک هایش روی صورتش یخ زده بود و حتی نمی توانست از جایش تکان بخورد.راستامان طوری بود که فقط به اندازه یک نفر پاکوب وجود داشت اما ریسک کردیم و با قرار دادن آن زن میان خود و دوستم که همراهم بود، آغاز به حرکت کردیم. به سختی خودمان را به جان پناه رساندیم. به او قهوه گرم دادیم تا با خوردن آن حالش بهتر گردد. شرایط ظاهری، صورت و مژه های آن زن چنان یخ زده بود که افرادی که در جان پناه میانی بودند به ما گفتند این خانم را از بهمن خارج نموده اید؟ در جان پناه بودیم که ناگهان صدای سقوط وحشتناک بهمن و بوران را شنیدیم. شرایط بوران به حدی بود که من را که یک مرد 85 کیلویی هستم، به گوشه ای پرت کرد. موقعی که ما می آمدیم، هفت، هشت نفر در قله بودند. بعد از ریزش بهمن ما تصور می کردیم آنها زیر بهمن دفن شده اند، اما در خبرها گفته شده که دو نفر زیر بهمن مانده اند. با چیزی که ما دیدیم، احتمال می دهیم، افراد بیشتری زیر بهمن دفن شده باشند.

حسین فراهانی، دوست بهمن و یکی دیگر از کوهنوردان حرفه ای دارآباد، روز حادثه را این طور روایت می نماید:بعد از رسیدن به جان پناه میانی، باد شدیدی آغاز به وزیدن کرد. هر چه زمان می گذشت، سرعت باد بیشتر می شد. به نزدیکی قله که رسیدیم، دو دختر را دیدیم که به شدت سردشان شده بود. به آنها گفتیم تا دچار یخ زدگی نشده اند به پایین برگردند. به قله که رسیدیم، باد خیلی شدید شده بود و سرما اجازه نمی داد آن جا بمانیم. بعد از پنج دقیقه به سمت پایین حرکت کردیم. به ارتفاع دو هزار و 850 متری که رسیدیم، باد و بوران، میدان دیدمان را کور کرد. مرگ را به چشم دیدیم. طوری بود که دوستم که کنارم حرکت می کرد را نمی دیدم. حتی بخشی از راستا را مجبور شدیم چهار دست و پا حرکت کنیم. چند نفر در کنار راستا از شدت سرما در خودشان جمع شده بودند که به آنها گفتیم بیاید پایین، هوا بدتر می گردد. بعضی به حرف مان گوش کردند و بعضی هم نه. بعضی ها هم از شدت ترس و سرما گریه می کردند. همان طور که بهمن گفت، بعد متوجه آن خانم 35 ساله شدیم که از ترس وزش باد، میله را محکم گرفته بود که به دره سقوط نکند، اما خوشبختانه او را نجات دادیم. تا لحظه آخر مقاومت نموده بود و اگر همان جا می ماند و یاریش نمی کردیم، یخ می زد و با از دست دادن توانایی، حتما به دره سقوط می کرد و جانش را از دست می داد. پس از رسیدن به جان پناه و بهتر شدن حال مان، تصمیم گرفتیم به صورت گروهی پایین بیاییم. افرادی که حرفه ای بودند، جلوتر حرکت می کردند تا راستا را پاکوب نمایند و ما هم دنبال آنها بودیم و حدود ساعت چهار بعد از ظهر به پایین رسیدیم وقتی پایین رسیدیم، متوجه شدیم بهمن دو نفر را با خود برده است. وقتی بالا بودیم با شکستگی برف رو به رو شدیم و محتمل است به خاطر بوران راستا را ندیده اند و پا داخل شکستگی گذاشته و بهمن آنها را برده است.

این دو شاهد ماجرا، افراد را که در زمان سقوط بهمن در نزدیکی قله بودند بیشتر از دو نفر اعلام می نمایند و می گویند: حدود هشت نفر در محل بودند که اگر بهمن آمده باشد با توجه به شرایط آنجا احتمال زنده ماندنشان کم است.

کلک چال، منطقه مرگبار کوهنوردان

کلک چال اما بیش از هر جای دیگری، آبستن حادثه برای کوهنوردان بود و جان کوهنوردان زیادی را گرفت. مهیار ربیعی، کوهنورد 28 ساله ای که در کلک چال بود و با خوش شانسی تمام از مرگ گریخت، از روز حادثه برای جام جم تعریف می نماید: من دو سال است کوهنوردی می کنم اما روز حادثه، اولین بار بود که به قله می رفتم. روز آدینه، با یک تیم هشت نفره به سمت کلک چال حرکت کردیم. به خاطر بوران شدیدی که وجود داشت، چشم، چشم را نمی دید. مردم عادی به ما گفتند نروید اما تصمیم گرفتیم ادامه بدهیم و با بد شدن هوا هم برگردیم. در ادامه راستا، اما هوا بورانی شد و با خودمان فکر کردیم چند دقیقه بعد بند می آید. جلوترکه رفتیم، بوران به حدی شدید شد که مجبور شدیم کنار یک صخره پناه بگیریم. هوا به شدت سرد بود و به خودمان می لرزیدیم. ما فقط 100 متر با قله فاصله داشتیم اما ناگهان مرد حدود 50 ساله ای که همراه مان بود، پایش سرخورد و 10 متر سقوط کرد. من از شدت سرما و ناتوانی، نمی توانستم حرکت کنم، اما دو نفر رفتند به او یاری نمایند اما هرچه کوشش کردند، فایده ای نداشت و مرد میانسال به دلیل خستگی و یخ زدگی سرجایش ماند و فوت شد. خوشبختانه بعد از مدتی، نیروهای هلال احمر به یاری مان آمدند و زیر بغلم را دریافتد و به پایین آوردند. فکرش را هم نمی کردیم جان سالم به در ببریم و زنده بمانیم.

اسامی جان باختگان

فرمانده یگان کوهستان پلیس پیشگیری پایتخت اسامی جانباختگان حادثه روز گذشته در ارتفاعات توچال را گفت.

سرهنگ محمد مقدسی در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: محمد محمدی، هادی بهادری، یحیی انصاری، اشکان رضوایی نراقی، کوروش کاشفیان، اصغر کنعانی و امیرهوشنگ سرآبادی 7 کوهنوردی هستند که شناسایی شده اند و هویت یک کوهنورد هنوز شناسایی نشده است. خانواده ها برای شناسایی پیکر یکی دیگر از کوهنوردان که مدارک هویتی همراهش نبوده است می توانند به کلانتری 163 ولنجک مراجعه نمایند.

هشدار دادیم کوهنوردی نکنید

مدیرکل پیش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی با انتقاد از این که متاسفانه مردم توجهی به هشدارهای هواشناسی نکردند، گفت: از روزهای ابتدایی هفته گذشته سازمان هواشناسی کشور با صدور چندین هشدار تاکید نموده بود که طی روزهای پنجشنبه و آدینه (4 و 5 دی ماه) مردم از فعالیت های کوهنوردی خودداری نمایند.

صادق ضیاییان با انتقاد از این که متاسفانه مردم توجهی به هشدارهای هواشناسی نکردند و ما طی روز گذشته شاهد حضور جمعیت زیادی در کوه های شمال تهران و به وقوع پیوستن حوادث ناگوار برای تعدادی از آنها بودیم، توضیح داد: واقعا جای تعجب و سوال دارد که چرا مردم باتوجه به آگاهی از شرایط جوی، جان خود را به خطر انداختند و به هشدارهای هواشناسی توجهی نکردند؟

وی در پاسخ به این پرسش ایسنا که در چنین شرایطی وظیفه دستگاه های اجرایی چیست و آیا نباید آنها وارد عمل شوند و محدودیت هایی را برای صعود به ارتفاعات اجرایی نمایند، گفت: باتوجه به گستردگی عرصه باید از دستگاه های مختلف ذی ربط پرسید که آیا امکان ایجاد محدودیت در همه نقاط را دارند یا خیر؟ متاسفانه اتفاقی که روز آدینه رخ داد این بود که مردم از همه نقاط شمال تهران اقدام به کوهنوردی و حتی صعود نموده بودند.

8 کشته ، 11 مفقودی

محمدباقر محمدی ، معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر شامگاه دیروز در تشریح عملیات امدادگران هلال احمر در ارتفاعات شمال تهران گفت: ساعت 13 و 20 دقیقه آدینه در تماس با سامانه 112 هلال احمر حادثه سقوط بهمن در ارتفاعات شمال تهران گزارش شد و چند تیم عملیاتی راهی محل شدند. در آنالیز ها تعیین شد، در چهار منطقه شیر پلا، کلکچال ، دارآباد و آهار حادثه برف و کولاک و بهمن تعدادی از کوهنوردان را با مشکل رو به رو نموده است. تیم های امدادی راهی محل شده و در جست وجوی منطقه کلکچال چهار نفر را از زیر بهمن خارج کردند که متاسفانه دو نفر از آنها به خاطر شدت صدمات جان باخته بودند. دو نفر دیگر هم مصدوم شده و به بیمارستان انتقال یافتند.

وی ادامه داد: صبح شنبه عملیات ادامه پیدا کرد و خانواده تعدادی از کوهنوردان ناپدید شدن آنها را گزارش کردند. در ابتدا 17 مفقودی گزارش شد که با ردزنی تلفن همراه آنها تعیین شد، هفت نفرشان در منطقه حضور دارند. جست وجوها در دمای منفی صفر درجه ادامه داشت تا این که جسد یک کوهنورد در آهار و جسد پنج کوهنورد دیگر در کلکچال پیدا شد تا تعداد جانباختگان به هشت نفر افزایش پیدا کند. بر اساس اعلام خانواده کوهنوردان ، تا به امروز 11 نفر در منطقه مفقود شده اند . این افراد در کلکچال و دارآباد ناپدید شده اند. مشکل اساسی ما بی اطلاعی خانواده ها از محل کوهپیمایی مفقودین است. آنها فقط می دانند که عضو خانواده شان به کوه رفته و نمی دانند به کدام ارتفاعات رفته است.

لیلا حسین زاده - مجید غمخوار / گروه حوادث روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 13 بهمن 1399 بروزرسانی: 13 بهمن 1399 گردآورنده: batask.ir شناسه مطلب: 2007

به "روایت کوهنوردان و امدادگران هلا ل احمر از حوادث مرگبار ارتفاعات شمال تهران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روایت کوهنوردان و امدادگران هلا ل احمر از حوادث مرگبار ارتفاعات شمال تهران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید